تاریخ : شنبه 1388/5/17 تعداد بازدید : 2469
قرآن، کتاب نور، عبرت، بیّنه، تذکّر، رشد، برهان، فرقان، مبارک و... است.
ولى با کمال تأسّف برخوردهاى ما سطحى و در حدّ تشریفات، سوگند، مهریه و افراط در فراگیرى ظاهرى و مسابقه بوده است و هدف اصلى که تدبّر در قرآن است، مورد غفلت واقع شده و رونق لازم را نیافته است.
ما باید در تمام زمینهها کتاب آسمانى را جدّى و محور کار تبلیغى، تربیتى و خودسازى قرار دهیم.
خداوند مىفرماید:
«خُذ الکتاب بقوّة»(1)
«کتاب (خدا) را با قدرت (و جدّیت) بگیر.»
وگرنه تمام تلاش و کوشش و فعالیّتهاى ما در راه دین پوک و پوچ است.
ملا صدرا: در آخر عمر به فکر افتادم که به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل محمّدعلیهم السلام بروم. من یقین کردم که کارم بىاساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جاى نور، در سایه ایستاده بودم. از غصّه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا به اسرار قرآن آشنا کرد
قرآن در این باره مىفرماید:
«قل یا اهل الکتاب لستم على شىء حتّى تقیموا التوارة و الانجیل و ما انزل الیکم»(2)
«بگو: اى اهل کتاب! هیچ ارزشى ندارید (پوچ و پوک هستید) مگر آنکه تورات و انجیل و آنچه از سوى پروردگارتان نازل شده برپا دارید.»
مگر قرآن کتاب آسمانى ما نیست که خداوند براى هدایت نازل فرموده است؟ آیا ما در مقابل آن تنها در حدّ قرائت، تجوید، تواشیح و... مسئولیّت داریم، خداوند شدیدترین انتقادها را از کسانى فرموده که در قرآن تدبّر نمىکنند و به مفاهیم و پیامها و درسهاى آن توجه ندارند:
«أفلا یتدبّرون القرآن ام على قلوب اقفالها»(3)
«آیا در قرآن تدبّر نمىکنند؟ یا بر دلها قفل زده است.»
آرى، قرآن، کتاب اندیشه و عمل است. آیات مختلفى بر این حقیقت گویا است که این کتاب بزرگ آسمانى تنها براى تلاوت نیست، بلکه هدف نهایى آن، «ذکر» (یادآورى)، «تدبّر» (بررسى عواقب و نتایج کار)، «انذار»، «خارج کردن انسانها از ظلمات به نور» و «شفا و رحمت» و «مایه هدایت» است.
ما در برابر قرآن مسئول و مدیون هستیم، در علم اصول مىخوانیم: «اشتغال یقینى»، «برائت یقینى» لازم دارد. آیا نحوه برخورد و میزان اُنس و آشنایى و استفاده ما از قرآن در راه تبلیغ و ارشاد، هدایت و تربیت و سایر کارهاى فرهنگى، برائت یقینى در پى دارد؟
توجّه به این موضوع حائز اهمیّت است که در ایام فراغت و تعطیلات تابستان و ماه رمضان در جهت مطالعه تفسیر و انس با قرآن، مطالعه و مباحثه، تدبّر، تعلیم و تعلّم و تشویق دیگران به فراگیرى و استفاده از آیات در منابر و جلسات و کلاسها چقدر استفاده کردهایم؟
حسرت علما بر غفلت از قرآن
به چند اقرار مهم توجّه فرمایید:
الف: ملاصدراقدس سره در مقدمه تفسیر سوره واقعه مىفرماید:
«بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسى هستم، ولى همین که کمى بصیرتم باز شد خودم را از علوم واقعى خالى دیدم.
در آخر عمر به فکر افتادم که به سراغ تدبّر در قرآن و روایات محمّد و آل محمّدعلیهم السلام بروم. من یقین کردم که کارم بىاساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جاى نور، در سایه ایستاده بودم. از غصّه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید تا رحمت الهى دستم را گرفت و مرا به اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبّر در قرآن کردم، درِ خانه وحى را کوبیدم، در باز شد و پردهها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من مىگویند:
«سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین»(4)
«سلام بر شما! گوارا باد این نعمتها برایتان، داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید.»
من که اکنون دست به نوشتن اسرار قرآن زدهام، اقرار مىکنم که قرآن دریاى عمیقى است که جز با لطف الهى امکان ورود در آن نیست، ولى چه کنم عمرم رفت، بدنم ناتوان، قلبم شکسته، سرمایهام کم، ابزار کارم ناقص و روحم کوچک است.»
ب: فیض کاشانىقدس سره در رساله انصاف مىفرماید:
«من مدّتها در مطالعه مجادلات متکلّمین فرو رفتم و کوششها کردم، ولى همان بحثها ابزار جهل من بود. مدتها در راه فلسفه به تعلّم و تفهّم پرداختم و بلندپروازىهایى را در گفتارشان دیدم. مدّتها در گفتگوى این و آن بودم، کتابها و رسالهها نوشتم. گاهى میان سخنان فلاسفه و متصوّفه و متکلّمین جمعبندى مىکردم و حرفها را به هم پیوند مىدادم، (ولى همه را باور نداشتم)، امّا در هیچ یک از علوم، دوایى براى دردم و آبى براى عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و به سوى خدا فرار(5) و انابه کردم تا خداوند مرا از طریق تعمّق در قرآن و حدیث هدایتم کرد.»
ج: امام خمینىقدس سره مىفرماید:
«و اینجانب از روى جدّ و نه تعارف معمولى مىگویم که از عمر به باد رفته خود... تأسف دارم. شما اى فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن توجه دهید. تدریس قرآن را در هر رشتهاى محطّ نظر و مقصد اعلا (نه در حاشیه) قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف و پیرى بر شما هجوم آورد، از کردهها پشیمان و تأسّف بر ایّام جوانى بخورید، همچون نویسنده».(6)
د: آیة اللّه وحید خراسانى (دامت برکاته) در درس خارج حوزه در جمع طلّاب فرمودند:
«آیا ما در علم اصول و تأمّلهاى کفایه بیشتر تعمّق کرده (و مىکنیم) یا در قرآن؟...»
آرى، قرآن القابى همچون «کریم، مجید و عظیم» دارد، آیا ما که منادى و مبلّغ این کتاب آسمانى هستیم، آن گونه که باید آن را «تکریم»، «تمجید» و «تعظیم» کردهایم؟(7)
________________
1) مریم، 12.
2) مائده، 68.
3) محمد، 24.
4) زمر، 73.
5) اشاره به آیه 50 سوره ذاریات: «ففرّوا الى اللّه».
6) صحیفه نور، ج20، ص20.
عاشورا وحدت ولایت...
ما را در سایت عاشورا وحدت ولایت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ashuravelayatb بازدید : 349 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 18:08